رنسانسِ تجاری بوشهر
به گزارش گردشیا، بعضی از تجار بوشهر از چنان شهرت و ثروتی برخوردار بودند که از طرف تجار تهران به عنوان نماینده تهران در اولین دوره مجلس شورای ملی انتخاب شدند، تعیین التجار که وی را سلطان اقتصاد جنوب ایران می خواندند و در سال 1900 میلادی صاحب یک میلیون تومان ثروت بود به عنوان نماینده تجار وارد مجلس شورای ملی اول شد.
بوشهر در عصر قاجار شهری نسبتا توسعه یافته بود که عظیم ترین معیار توسعه یافتگی آن همانا استقرار جامعه ای تجاری قدرتمند از یکسو و صندلی بوشهر در اقتصاد ایران از سوی دیگر بود.
این شرایط باعث افزایش سطح زندگی در بوشهر و ارتقای کیفیت حیات اجتماعی شده بود، اما از اواسط قرن بیستم میلادی این شرایط دچار خدشه شد و با بروز علائم و موانع متعدد صندلی بوشهر در اقتصاد ایران تضعیف شد و بوشهر از امکانات زمانه دور افتاد و به شهری محروم و درجه سوم بدل شد.
بر این اساس پرداختن به موانع توسعه بوشهر بدون توجه به زمینه ها و تحولات تاریخی امکان پذیر نیست و این هدفی است که این پژوهش آن را دنبال می نماید.
دوران طلایی تجارت در بوشهر که توماس ریکس از آن باعنوان دوران رنسانس تجاری بوشهر یاد می نماید در دوران قاجاریه نیز تداوم یافت و البته گسترده تر و شکوفاتر شد. در دوران زندیه سنت های تجاری در بوشهر تحکیم شد و در دوره قاجاریه این سنت ها نهادینه شد.
شکوفایی گفتمان تجاری در بوشهر در دوره قاجاریه چند دلیل داشت. نخست اینکه امنیت که احتیاج اولیه یک جامعه بازرگانی است وجود داشت. دوم اینکه انتظارات و ملاحظات یک جامعه تجاری رعایت شده و مورد احترام بود. اتفاقا یکی از علل سقوط خاندان آل مذکور در بوشهر در سال 1850 میلادی همانا عدم تحقق انتظارات تجار بوشهر و عدم احترام به خواسته های تجار بود.
دلیل سوم آن است که فرهنگ مدارا و بردباری در بوشهر نهادینه شده بود و این جامعه از وجه تمایز خاصی که همانا چندگونگی فرهنگی است برخوردار بود. یکی از ویژگی های ممتاز و برجسته بوشهر در طول دوره قاجاریه همانا تکثیر و گسترش گفتمان تجاری و نهادینه شدن اصول و رفتار های یک جامعه تجاری بود.
منظور از جامعه تجاری جامعه ای است که اقتصاد آن بر محور بازرگانی آزاد و دریانوردی تجاری پایدار بود و بازرگانان و صاحبان سرمایه از ارکان اصلی آن به شمار می رفتند.
در آن عصر برخلاف روزگار معاصر، تجار عظیم و درجه اول، صاحبان سرمایه و سرمایه داران در بوشهر سکونت داشتند و ماهیت شهر تحت تاثیر حضور تجار گوناگون و شرکت های بازرگانی متعدد ماهیتی تجاری و بازرگانی بود و در این شهر کارکرد های تجاری از ارکان اصلی اقتصاد شهر به شمار می رفتند.
به عبارت دیگر ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوشهر در آن عصر تحت تاثیر تجارت و تجار قرار داشت. امروزه ساختار اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بوشهر تحت تاثیر تجارت قرار ندارد بلکه تحت تاثیر ساختار اداری، سیاسی و نظامی است.
در حال حاضر بخش عمده ای از فعالیت های بازرگانی در بوشهر را ترخیص کاران کالا بر عهده دارند. این به آن معنا نیست که تاجری در بوشهر وجود ندارد بلکه به آن معناست که امروزه تعداد تجار بوشهر اندک است و عمدتا تجار محلی به شمار می فرایند درحالی که در دوران قاجاریه مشهورترین و ثروتمندترین تجار ایران در بوشهر زندگی نموده و خود به بازرگانی می پرداختند. این سکونت تجار عظیم در بوشهر دارای ابعاد گوناگونی بود.
نخست اینکه گفتمان حاکم بر شهر را یک گفتمان تجاری و اقتصادی می نمود. دوم اینکه مشارکت آن ها را در امور عمومی شهر افزایش داده و آن ها را به یک گروه که دارای مرجعیت اجتماعی بودند تبدیل می کرد. سوم اینکه حضور تجار و بازرگانان فراوان در بوشهر سطح زندگی و رفاه و مناسبات شهری را افزایش داده و آن را به شهری متمایز بافرهنگ مدارا تبدیل می کرد.
این شکوه و ثروت و فرهنگ تکثرگرا در معماری، خانه سازی، بنا های عمومی، خوردوخوراک، پوشاک و گذران اوقات فراغت خود را نشان می داد. چهارم اینکه حضور خانواده ها و بستگان این بازرگانان در بوشهر موجب فراهم آمدن خدمات و تسهیلات گسترده شهری همچون مدارس و مراکز رفاهی و بهداشتی و ارتباطی می شد و دقیقا به همین دلیل است که بوشهر به عنوان دروازه ورود مدرنیته به جنوب ایران شهر اولین ها نام گرفته است.
پنجم اینکه قدرت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی تجار در بوشهر نقش بسیار مشخص نماینده ای در سیر تحولات داشت و اقشار و لایه های مختلف اجتماعی از قبیل سیاستمداران، حکام محلی و امرا و علمای دینی شهر همگی کوشش داشتند که صندلی و منافع تجار در بوشهر رعایت گردد.
این رعایت و ملاحظه صندلی و شأن بازرگانان در بوشهر متضمن توسعه و شکوه شهر بود. از سوی دیگر قدرت سیاسی و اجتماعی تجار که ناشی از قدرت اقتصادی آنان بود به حدی بود که می توانست صندلی و سِمت امرا و مقامات محلی در بوشهر را به چالش کشیده و موجبات برکناری آن ها را فراهم آورد.
درواقع یکی از علل اصلی برکناری خاندان آل مذکور در بوشهر در عصر ناصرالدین شاه همانا جلب توجه تجار بوشهری بود. بعد از برکناری آل مذکور در بوشهر حکومت این شهر مدتی به دست حکمرانان و امرایی بود که از تهران یا حکومت ایالت فارس انتخاب شده و اعزام می شدند.
این حکام دارای سِمت دریابیگی بودند تا آنکه در سال 1303 قمری برابر با 1886 میلادی اداره حکمرانی بندر های خلیج فارس تاسیس شد و حکمران بندر های خلیج فارس مقیم بوشهر شد. حاکم بوشهر بعد از این تاریخ حکمران کل بندر ها و جزایر خلیج فارس بود و قلمرو وی تا بلوچستان و بندر چاه بهار ادامه داشت. در بوشهر در آن دوره اداراتی از قبیل کارگزاری امور خارجه، ساخلوی دولتی، گمرک و کنسولگری های خارجی مستقر بودند.
علاوه بر این ها دفاتر نمایندگی شرکت های بازرگانی داخلی و خارجی و نیز نمایندگی های شرکت های کشتیرانی خارجی نیز مستقر بودند. تجار مقیم بوشهر دو قسم اند؛ قسمی که عامل دیگران است و حق السعی گرفته، مال التجاره تجار داخله را از گمرک مرخص می نماید.
قسم دیگر که برای خود تجارت می نمایند. همین قسم دوم یا نوع دوم از تجار بودند که ارکان اصلی اقتصاد بوشهر و ستون فقرات جامعه تجاری آن روز بوشهر را تشکیل می دادند.
مقایسه ای بین میزان صادرات و واردات بندر بوشهر با بندرعباس و بندر خرمشهر در دهه 20خورشیدی و دهه 90 خورشیدی نشان می دهد حتی در بین بندر های ایرانی بندر بوشهر به بندری رده دوم تبدیل شده و این درحالی است که بندر بوشهر در اوایل قرن بیستم نه فقط عظیم ترین بندر ایران بلکه یکی از مشهورترین و پرجمعیت ترین بندر های خلیج فارس بود. امروزه بندرعباس دارای 680هزار نفر جمعیت است درحالی که جمعیت بوشهر 230هزار نفر است.
این آمار به تن هایی نشان دهنده نقش این دو بندر در اقتصاد دریایی کشور است. در قرن نوزدهم و تا اواسط قرن بیستم میلادی بندر بوشهر بندر اصلی ایران در خلیج فارس بود و بعدازآن بندر خرمشهر و بندرلنگه و بندرعباس قرار داشتند، ولی در اواخر قرن بیستم بندرعباس به عظیم ترین بندر ایران در جنوب کشور تبدیل شد.
بنا به نوشته سدیدالسلطنه کبابی در سال 1330 قمری بوشهر 30 هزار نفر جمعیت داشته و بندرعباس شش هزار نفر و بندرلنگه هم حدود 10 هزار نفر سکنه داشته است. همان گونه که اشاره شد جمعیت امروزی این بندر ها قابل مقایسه نیست. بوشهر در سال 1330 قمری دارای 30 هزار نفر جمعیت بود.
در سال 1300 خورشیدی جمعیت بوشهر 25هزار نفر برآورد شده و در سال 1320 خورشیدی جمعیت شهر به حدود 15هزار نفر کاهش یافته بود و فرایند مهاجرت به خصوص مهاجرت تجار از آن شدت گرفته بود. البته در یک دوره کوتاهی در حد فاصله مهروموم های پس از مشروطیت تا وقوع جنگ جهانی اول تجارت در بوشهر تا حدی احیا شد، ولی دوباره بازرگانی دچار رکود شد و مهاجرت بازرگانان از بوشهر بعد از جنگ جهانی اول تشدید شد.
در عصر رضاشاه به رغم بعضی سیاست ها و اقدامات اداری و اقتصادی بوشهر همچنان دچار رکود شد و تضعیف اقتصاد آن شدت گرفت. نکته مهم درباره اقتصاد و تجارت بوشهر در دوره رضاشاه این است که تفکیک درآمد های دولت مرکزی ایران از گمرک و بندر بوشهر از درآمد ها و وضع معیشت تجار و کسبه بوشهر است.
شرح اینکه طبق آمار های موجود در عصر پهلوی اول تحت تاثیر اقداماتی همچون تصویب و اجرای قانون انحصار تجارت، قانون مبارزه با قاچاق و نیز اصلاح ساختار گمرک، درآمد های دولت مرکزی در بندر بوشهر افزایش یافت، ولی وضع معیشت بازرگانان روی به تنزل گذاشت. البته باید تاکید نمود که این اطلاعات و آمار ها یکسویه بوده و گمراه نماینده هستند، زیرا این آمار تنها درآمد های دولت را نشان می دهند و بیانگر شرایط تجاری و شرایط بازرگانان بوشهر نیستند.
سهم بازرگانان بوشهری و بندربوشهر در صادرات و واردات کالا در این دوره مرتبا در حال کاهش بود. نگاهی به میزان و آمار صادرات و واردات بوشهر در سال 1304 خورشیدی و مقایسه آن با سال 1320 خورشیدی نشان می دهد که بوشهر صندلی اول خود را به نفع خرمشهر از دست داده و به این ترتیب افول اقتصادی بوشهر رقم خورد.
افول تجاری بوشهر ناشی از علل متعددی بود که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت، اما نتیجه فوری آن همانا خروج بازرگانان و صاحبان سرمایه از بوشهر بود. نگاهی به اسامی و تنوع تجار بوشهر در سال 1300 خورشیدی و مقایسه آن با اسامی و تنوع بازرگانان بوشهری در سال 1320 خورشیدی نشان از تغییرات عمده و اساسی می دهد.
طبق اسناد و گزارش های اتاق بازرگانی بوشهر جلد اول که در سال 1393 منتشرشده، تجار بوشهر تحت فشار های شدید قرار داشته و مرتبا مراتب نارضایتی خود را از شرایط تجاری بوشهر اعلام نموده و خواستار حل مسائل و موانع کار خود شده اند.
طبق گزارش های متعدد و پیوسته ای که توسط اتاق بازرگانی بوشهر در سال های گوناگون به خصوص بعد از سال 1310 خورشیدی به تهران ارسال شده، مهاجرت تجار از بوشهر در این مهروموم ها شدت گرفته و اکثریت تجار بوشهر را به مقصد هایی همچون خوزستان، شیراز، اصفهان، تهران، کویت، بحرین و هند ترک نموده اند.
با خروج و مهاجرت تجار عظیم و صاحبان سرمایه از بوشهر که فرایند آن از جنگ جهانی اول آغازشده و در دو دهه نخستین قرن جاری خورشیدی شدت یافته بود، جامعه تجاری بوشهر رو به ضعف و افول نهاد. اهمیت جامعه تجاری بوشهر فقط محدود به کارکرد تجاری و اقتصادی آن نبود، بلکه این جامعه بانفوذ و مشخص نماینده در ابعاد گوناگون حیات اجتماعی بوشهر تاثیرگذار بوده و تضعیف و اضمحلال آن به تضعیف حیات اجتماعی در این شهر منجر شد.
تجار بوشهر و در راس آنان تجار برجسته ای همچون محمدمهدی ملک التجار، تعیین التجار و خاندان های مشهوری همچون خاندان های ده دشتی، کازرونی، هفته و شیرازی از ارکان اقتصاد و اجتماع بوشهر به شمار می رفتند. آن ها در امور سیاسی شهر نقش مهمی داشتند.
اتحاد یا اختلاف آن ها با حاکم شهر می توانست زمینه های رشد یا سقوط حاکم را فراهم کند. در بعضی مواقع تجار بوشهر منبع مهمی برای تامین احتیاج های اقتصادی حکومت محلی بوشهر و ازجمله نماینده سیاسی و نظامی دولت مرکزی به شمار می رفتند.
همچنین تجار بوشهر احتیاج های اقتصادی مردم عادی را نیز به وسیله وام دادن و قرض دادن و اخذ بهره تامین می کردند. همچنین بعضی از تجار دارای چنان نفوذ و قدرتی بودند که می توانستند همانند قوه قضائیه به حبس و زندانی کردن افراد مجرم یا آزاد کردن آن ها بپردازند.
بعضی از تجار بوشهر از چنان شهرت و ثروتی برخوردار بودند که از طرف تجار تهران به عنوان نماینده تهران در اولین دوره مجلس شورای ملی انتخاب شدند، تعیین التجار که وی را سلطان اقتصاد جنوب ایران می خواندند و در سال 1900 میلادی صاحب یک میلیون تومان ثروت بود به عنوان نماینده تجار وارد مجلس شورای ملی اول شد.
بعضی از تجار بوشهر سهامدار کارخانه های مهم پارچه بافی در بریتانیا و منچستر بودند. تجار بوشهر روابط نزدیک و مشخص نماینده ای هم با علما و روحانیون داشتند.
این روابط مستحکم و مستمر در وقایع و رویداد های مهمی همچون حمایت از حقوق تجار و اعتراض به رفتار ماموران گمرک با تجار یا در هنگامه دفاع از میهن و مبارزه با اجنبی بسیار نزدیک تر و موثرتر بود. حوزه دیگری که بازرگانان بوشهری در آن مشارکت داشته و به مسوولیت اجتماعی خود عمل می کردند همانا مشارکت در امور عام المنفعه و خدمات عمومی بود.
به طور مثال مشارکت تجار بوشهر در تاسیس مدرسه سعادت مظفری در بوشهر یا وقف اراضی و یاری به ساخت مساجد و تکایا و آب انبار ها و یاری به مستمندان و ... بود. علاوه بر آن تجار بوشهری مورد اعتماد مردم بودند و مردم اسناد ملکی، سکه های طلا یا اشیا قیمتی خود را نزد تجار به امانت می گذاشتند.
جامعه تجاری بوشهر که در تمام حوزه های اجتماعی فعال بود، در جهت دفاع از حقوق و منافع صنفی خود نیز فعال بود و از ساختار های ضروری بهره می برد. وجود مقاماتی همچون ملک التجار و تعیین التجار و معاون التجار نشان دهنده دو موضوع است؛ نخست به رسمیت شناخته شدن تجار و جامعه تجاری از سوی قدرت حاکم به عنوان یک جامعه مستقل و دارای نفوذ و دوم وجود تشکیلات و سلسله مراتب صنفی درونی بین تجار در جهت دفاع از منافع صنفی آنها.
ملک التجار که در راس بازرگانان هر شهر قرار داشت، وظیفه دفاع از حقوق صنفی تجار و همچنین داوری بین آن ها در موقع اختلاف را بر عهده داشت. اولین ملک التجار بوشهر در دوره قاجار حاجی عبدالمحمد پسر غلامحسین تاجر بود که در سال 1260 قمری به این سمت نائل آمد.
تعیین التجار بوشهری نمونه بارزی از ترکیب قدرت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بود. او در عهد ناصرالدین شاه عضو مجلس وکلای تجار شد و بعد از انقلاب مشروطیت به عنوان نماینده تجار وارد اولین دوره مجلس شورای ملی شد.
او در یکی از فرمان های ناصرالدین شاه مقرب الخاقان خطاب شده است. در دوره احمدشاه قاجار نیز تعیین التجار ریاست شورای عالی تجارت ایران را بر عهده داشت که دارای 12 عضو بود. در بندر بوشهر نیز تجار و بازرگانان دارای تشکیلات صنفی بودند.
وجود مقام ملک التجار نشان دهنده وجود این تشکیلات است. کسبه و اصناف بوشهر هم دارای تشکیلات صنفی بودند. نخستین انجمن تجارت بوشهر در سال 1325 قمری تاسیس شد. در دسامبر 1908م شرکت های انگلیسی مقیم بوشهر نیز اتاق تجارت بریتانیا در بوشهر را تاسیس کردند.
در مقابل تجار بوشهر در سال 1327 قمری برابر با 1909 میلادی اتاق تجارت بوشهر را تاسیس کردند. این اتاق فعال بود تا اینکه قانون تشکیل اتاق های تجارت در روز پنج شنبه دهم مهرماه 1309 خورشیدی در مجلس شورای ملی به تصویب رسید و به دنبال آن در بوشهر نیز مقدمات تاسیس اتاق جدید فراهم شد و انتخابات آن در سال 1310 خورشیدی برگزار گردید. اتاق تجارت که بعدا به اتاق بازرگانی تغییر نام داد تا امروز در بوشهر فعال باقی مانده و به حیات خود ادامه می دهد.
از مقاله ای به قلم، حمید اسدپور، استادیار گروه تاریخ دانشگاه خلیج فارس
منبع: فرادید