درباره آنا گاوالدا، نویسنده الهام بخش بسیاری از زنان

به گزارش گردشیا، خبرنگاران - طلوع حقیقت: آنا گاوالدا، نویسنده مشهور فرانسوی است که رمان ها و داستان های کوتاه منتشرشده از او طی چند سال اخیر هواداران بسیاری پیدا نموده است. نکته جالب در رابطه با این نویسنده، درصد بالایی از هواداران و مخاطبین اوست که به زنانی اختصاص پیدا می نماید که به دلیل احساس همزادپنداری و حرف مشترک، کتاب های او را دنبال نموده و راهی برای تبدیل احساساتشان به واژه پیدا می نمایند. در این مطلب می خواهیم آنا گاوالدا را بیشتر بشناسیم.

درباره آنا گاوالدا، نویسنده الهام بخش بسیاری از زنان

آنا گاوالدا و زندگی فردی او

آنا گاوالدا در سال 1970 در شهر پاریس و محله ای به نام بولین متولد شد. خانواده او از پاریسی های اصیل و به حرفه نقاشی روی ابریشم مشغول بودند. در سنین نوجوانی آنا، والدین او از یکدیگر جدا شده و هر کدام با فرد دیگری وارد رابطه شدند. این شرایط باعث شد تا این دختر نوجوان به خاله ها و عمه هایش سپرده شده و از خانواده خود فاصله بگیرد. آنا سال ها در زمینه های مختلفی مشغول به کار شد؛ از پیش خدمتی گرفته تا فروشندگی و کار در گل فروشی. تا اینکه در نهایت در کمال خوش شانسی با یاری یک بورسیه تحصیلی راهی سوربن شد. با توجه به مصاحبه ها و تبادل نظر هایی که تا به حال با او انجام گرفته می توان فهمید که از نظر آنا آوارگی و کار در سنین نوجوانی و جوانی شرایطی را برایش مهیا ساخته تا افراد مختلف را در ذهن خود تبدیل به شخصیت های بزرگ ننموده و توانایی این را پیدا کند که آدم ها را بهتر بشناسد.

بعد از گذشت مدتی، آنا گاوالدا با یک دامپزشک ازدواج نموده و فرزندانی به نام های لوئیز و فلیسیتی را به دنیا آورد. حالا کم کم وقت آن می رسد که پا به دنیای نویسندگی بگذارد. آنا مدتی به عنوان یک معلم مشغول به کار شد و همین شرایط، فضای خوبی برای دست به قلم شدن را فراهم آورد. او در سن 29 سالگی مجموعه داستان مشهور خود به نام دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد را منتشر کرد و در کمال ناباوری تمام کتاب فروشی های مرکز شهر را در کمتر از یک ماه به تسخیر خود درآورد.

کتاب دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد آنقدر مشهور و محبوب شد که در عرض یک هفته 200 هزار نسخه فروخت و بعد ها هم در قالب کتاب های جیبی دسترسی آسان تری پیدا کرد. در خارج از کشور فرانسه این کتاب به 19 زبان ترجمه شد و درنهایت نیز به عنوان برنده جایزه آر تی ال لیر 2000 به خوبی درخشید. جالب است بدانید که زمان زیادی از این بازار پررونق نگذشته بود که آنا قراردادی مبنی بر ساخت فیلمی بر اساس سه داستان از این کتاب را به امضا رساند. مدتی بعد آنا گاوالدا از همسر خود جدا شده و از آن موقع به بعد تمامی زندگی خود را صرف ادبیات و نویسندگی می نماید.

از آثار مشهور و منتخب آنا گاوالدا علاوه بر مجموعه داستان کوتاه دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد می توان به من او را دوست داشتم و گریز دلپذیر با ترجمه الهام دارچینیان و پس پرده با ترجمه عاطفه جبیبی اشاره نمود. با اینکه در آثار آنا گاوالدا نوعی تنوع موضوعی در کنار یکدستی، باعث ایجاد جذابیت مشترک می گردد، ولی شرایطی را هم فراهم می آورد که این کتاب ها به نوعی سلیقه ای و ذائقه ای بوده و طبیعتاً برای تمامی افراد از ارزش واحدی برخوردار نباشند.

چگونگی مهارت نویسندگی آنا گاوالدا

همان طور که پیش تر هم اشاره شد نکته جالب در رابطه با آثار آنا گاوالدا آن است که زنان بسیاری از سراسر دنیا با خواندن داستان ها و رمان های او احساس همزادپنداری و نزدیکی پیدا می کنند و همین هم باعث می گردد تا کار های او را دنبال کنند. آنا گاوالدا معتقد است که باید یک اثر را در استقلال کامل نوشت و دل مشغولی فروش آن را از سر بیرون کرد تا بتوان به نتیجه ای مطلوب و درست دست یافت. به همین دلیل هم هست که در وهله اول خواننده حس همزادپنداری و صداقت را از این نویسنده دریاف نموده و کم کم تبدیل به هوادار او می گردد.

بعد از به چاپ رسیدن کتاب دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد منتقدان بسیاری از نقاط مختلف دنیا دست به توضیح شیوه نویسندگی او زدند. بسیاری معتقدند که برای آنا گاوالدا نوشتن مثل نفس کشیدن است، او باید زبان بزرگی داشته باشد. بسیاری از روزنامه های مشهور از جمله روزنامه ماری فرانس نیز دست به آنالیز آثار این نویسنده فرانسوی زدند. در این روزنامه آمده است که عنوان داستان به خودی خود زیباست، داستان ها نیز خارق العاده هستند؛ گزنده و درعین حال غم انگیز، دقیقاً شبیه گلی زیبا با خار های زیاد.

زبان ساده، روان و سیال آنا گاوالدا باعث می گردد که وقتی آغاز به مطالعه اولین صفحه از کتاب می کنید بی اختیار بخواهید که تا انتهای آن را ادامه دهید. داستان هایی که زنانگی و روح و صندلی خانواده در آن ها ارزش سنجی می شوند می توانند ذهن خواننده را به کار گرفته و درنهایت به انسجامی منطقی برساند. این موضوع با ترجمه روان و درست نیز شدت بیشتری پیدا خواهد نمود.

نکته ای که شاید در آثار این نویسنده بسیار به چشم بخورد این است که اغلب شخصیت های اصلی نوعی نگرانی داشته و شخصیت های فرعی نیز شکست خورده و غمگین هستند.

گاوالدا معتقد است که آدمی حتی در شلوغ ترین زندگی نیز لحظات پایانی شب احساس تنهایی و غم می نماید. او نمی خواهد این غم صادقانه را زیر پا گذاشته و نادیده بگیرد. ویژگی مهمی که در مهارت نویسندگی آنا گاوالدا به چشم می خورد توضیح جزییات است. گاوالدا بر طبق عادتی که در سال های نویسندگی اش پیدا نموده به زندگی افراد دقت می نماید، سعی دارد به جزییاتی حتی کم اهمیت مثل رنگ جوراب هایشان دقیق گردد، ماه ها و حتی ساعت ها آن ها را در ذهن خود حفظ نموده و نهایتاً در داستان هایش پیاده نماید.

تمامی این حالات باعث می گردد که خواننده حس کند که تمامی شخصیت ها مانند دوستان آنا هستند و زمانی که وارد روند داستان هایشان می شوند گویی که همراه با آنا پا به پای آن ها حرکت می کنند. اگر تا به حال کتاب های این نویسنده فرانسوی را مطالعه ننموده اید توصیه ما این است که یک بار به سراغ یکی از آثار او رفته و دست به مطالعه بزنید. اگر با سلیقه تان هم خوانی داشته باشد قطعا شما هم به جرگه هواداران آنا گاوالدا خواهید پیوست.

منبع: برترین ها
انتشار: 12 مرداد 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: gardeshia.ir شناسه مطلب: 285

به "درباره آنا گاوالدا، نویسنده الهام بخش بسیاری از زنان" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "درباره آنا گاوالدا، نویسنده الهام بخش بسیاری از زنان"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید