آیا سلاطین فضای مجازی از حوادثی مثل حمله مرگبار مساجد نیوزیلند سود می برند؟ ، نگاهی به نقش دوگانه شبکه های اجتماعی در حوادث خشونت بار سال های اخیر
به گزارش گردشیا، هدف گرفته شدن مساجد نیوزیلند از سوی مهاجمان و کشتار بی رحمانه تعداد زیادی از افراد بیگناه، مقدمه ای شد برای توجه به نقش شبکه های اجتماعی در این حادثه. این نخستین بار نیست که شبکه های اجتماعی به عنوان حلقه ای کمتر دیده شده و حاشیه ای در اتفاقات خونبار اجتماعی شناخته می شوند. با این وجود شاید رایج ترین تفسیر این باشد که شبکه های اجتماعی قربانی افراد خشن هستند و گناهی متوجهشان نیست. اما آیا واقعا شبکه های اجتماعی از این نوع حوادث ضرر می نمایند و سودی نمی برند؟ انتخاب این موضوع را از ابعادی گوناگون آنالیز نموده است.
به گزارش سرویس آی تی و فناوری انتخاب، در تمامی ساعات ترسناک، تاسف آور و ناراحت نماینده روز گذشته، شبکه های اجتماعی کوشش کردند خود را از هر نوع اتهامی تبرئه نمایند. برای مثال فیسبوک و یوتیوب به سرعت اقدام به حذف ویدئوها و تصاویر حادثه کردند و حتی اکانت های افراد حامی این ماجرا را با محدودیت هایی رو به رو کردند. با این وجود اقدامات شبکه های اجتماعی کافی نبود و رشد ویروسی اطلاعات حادثه طی ساعات اولیه این رخداد تقریبا غیرقابل مهار به نظر می رسید.
کارنمودهایی که همزمان مخرب و مثبتند!
هر بار که اتفاقی مهم در دنیا رخ می دهد نخستین واکنش کاربران شبکه های مجازی حضور در اکانت هایشان برای آنالیز وضعیت است. عده ای با توییت خبررسانی می نمایند، عده ای ویدئو آپلود می نمایند و عده ای دیگر نیز صرفا از پیام ها و خبرهای منتشره دیگران استفاده نموده و با کپی و فوروارد این اطلاعات زنجیره خبررسانی را شکل می دهند.
این نوع ارسال خبر که در مواقع حاد و مهم ویروسی می گردد گاهی کارنمودهایی مثبت دارد. برای مثال شبکه های اجتماعی بارها بانی کمپین های خیریه، یاری رسانی پس از حوادث و رخدادهای طبیعی و حتی آگاهی بخش در خصوص سلامت جامعه بوده اند، اما متاسفانه همواره اینطور نیست.
نگاهی به ماجرای تیراندازی در مساجد نیوزیلند نشان می دهد شبکه های اجتماعی گاهی تبدیل به ابزاری برای انتشار تصاویر و فیلم هایی مخرب با اهدافی شوم هستند.
شبکه های اجتماعی در خدمت مجرمین؟
بر اساس اطلاعات رسمی و تایید شده پلیس نیوزیلند، یکی از متهمین اصلی حمله خونین به مساجد نیوزیلند حداقل 17 دقیقه از رفتار شیطانی خود را به نمایش عموم گذاشته است. او با یاری یک دوربین که در کلاهش قرار داشته، رفتار خود را با جامعه ای بزرگ به صورت آنلاین به اشتراک گذاشته و به نظر می رسد هیچ هراس یا ناراحتی از رفتار خود ندارد. نکته ناراحت نماینده تر این که؛ وی حتی امروز نیز در جلسه نخست دادرسی کوشش داده با علامت های دست خود به رسانه ها پیام دهد. این یعنی مطرح و دیده شدن در فضای مجازی، رسانه ها و شبکه های اجتماعی تا چه حد برای یک مجرم خطرناک حائز اهمیت است.
اگرچه همانطور که اشاره شد، شبکه های اجتماعی و به ویژه فیس بوک کوشش کردند به سرعت این ویدئو و دیگر ویدئوهای مخرب را پاک نمایند اما این اقدام چندان سودی نداشته و فیلم ها با سرعت و اشتیاق بالایی دست به دست شده است.
اما اجازه دهید این بار جدی تر بپرسیم که چرا این شرکت های فناوری بزرگ و سرشناس در حذف فیلم هایی مثل تیراندازی در مسجد نیوزیلند از سیستم عامل هایشان بسیار بد هستند؟ چرا آنها در مسدودی محتواهای توهین آمیز، نژادپرستانه و نفرت پراکن سایت هایشان پیروز نیستند؟ چرا سیلیکون ولی به طور موثر نتوانسته است پلت فرم های خود را امنیتی تر کند؟
به نظر می رسد این مشکل فراتر از یک ویدیو از قتل عام است و مستقیما به قلب ثروت و قدرت سیلیکون ولی می رسد. آنتونیو گارسیا مارتینز، یکی از مدیران تبلیغاتی فیس بوک اخیرا در توییتی نوشته بود: در سیلیکون ولی همه چیزمقیاس می گردد.
درواقع در سیلیکون ولی، مقیاس سیستم عامل، چیزی است که شرکت ها را میلیاردر می نماید و فراموش نکنیم اتفاقات و حوادث جنجالی(از ازدواج بازیگران هالیوود تا کشتارهای بی رحمانه) مقیاس های بازدید را رکورددار می نمایند. این موضوع برای مدیران، سهامداران. و مهندسانی که به دنبال جایزه و بالا بردن، مقیاس همه چیز هستند بسیار مهم است.
بی مسئولیتی های شبکه های اجتماعی عمدی است؟
اما آیا واقعا می توانیم این برچسب را به شبکه های اجتماعی بزنیم که عمدا بعضی محتواها را نادیده می گیرند؟ این شرکت ها در توجیه مشکل خود می گویند که بسیار بزرگ هستند و کاربرانی پرشمارتر از آن دارند که بتوانند به طور مؤثر سیستم عامل خود را کنترل نمایند، به ویژه در مواردی مانند ویدئوهای انفجاری از خشونتهای جمعی. بنابراین باید به آن ها حق دهیم که نتوانند بعضی مسائل را کنترل نمایند.
اما اگر خود مدیران فناوری، ابراز ناتوانی در کنترل محتوا را دارند ما چگونه باید به این شبکه های اجتماعی برای در اختیار گذاشتن اطلاعات خصوصی خود اعتماد کنیم؟ آنالیز دقیق عملکرد این شرکت ها سخت است اما ما می دانیم که فیس بوک30،000 کارمند و هوش مصنوعی را به طور اخص برای حذف محتواهای ناخوشایند در اختیار دارد. یوتیوب که ظاهرا 500 دقیقه ویدیو را در هر ثانیه بارگذاری می نماید، در آخرین گزارش ماهانه خود بیان کرد که در سه ماهه چهارم سال 2018 بالغ بر 49.618 ویدیو و 16.596 حساب کاربری را به علت نقض سیاست هایش حذف نموده است.
بنابراین باید بگوییم شبکه های اجتماعی تمام کوشش خود را به کار بسته اند و واقعا بیگناهند. اما صبر کنید، دقیقا چرا مدیران این شبکه های اجتماعی با وجود عدم کنترل کافی روی محتواها، همچنان در حال توسعه پلتفرم ها و تعداد کاربران خود هستند؟ پاسخ واضح و روشن است. هر یک کاربر یعنی یک سود جدید که روانه جیب مدیران سیلیکون ولی می گردد. هدف اصلی شبکه های اجتماعی این است که افراد بیشتری اقدام به تماشا یا آپلود، محتوا نمایند، زمان بیشتری را در فضای مجازی صرف نمایند و البته پول تبلیغات را به این شبکه ها تقدیم نمایند.
با همه این ها نمی توانیم به صراحت بگوییم تیم های مدیریت شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک یا یوتیوب با عمد کامل در حال حمایت از افراد مشکل دار و اکانت های مخرب هستند. این موضوعی است که اخیرا بعضی از سناتورهای عمدتا دموکرات ایالات متحده در پی کشف آن هستند و همچنان بی پاسخ است. همادطور که مارک زاگکربرگ مدیرعامل فیسبوک پس از ماجرای کمبریج آنالیتیکا در حضور اعضای کنگره گفت: ما هر روز برای یافتن مسیرهای امنیتی جدید کوشش می کنیم، اما رقبای ما نیز همزمان در حال کوششند و ضعیف نیستند.
*رویا پاک سرشت
منبع: انتخاب