آیا دوران سیت کام های تلویزیونی تمام شده؟
به گزارش گردشیا، مدت هاست که از گوشه و کنار خبر مرگ سیت کام را می شنویم. به گفته وارن لیتل فیلد، از رؤسای سابق شبکه NBC مردم از اوایل دهه 80 میلادی باور داشتند که دوران سیت کام به خاتمه رسیده است. سال 1999 Entertainment Weekly رسما از مرگ سیت کام اطلاع داد. سال 2005 هم ویکتوریا وود درباره این قضیه گفت. طی یک دهه و نیم گذشته، مدام از مرگ سیت کام و به خاتمه رسیدن دوران این دست از سریال های کمدی صحبت می گردد و اعلامش بیشتر شبیه یک مراسم سالانه شده تا اینکه یک اعلام موضع و نظر جدی باشد. اما اگر این بار واقعا به مرگ سیت کام نزدیک شده باشیم چه؟
چند علت برای اثبات این ادعا وجود دارد، دلایلی که نشان می دهد چرا سیت کام به قوت و قدرت سابق خودش نیست و دیگر نمی تواند مثل دهه های گذشته بر تلویزیون سلطنت کند. در این دوره و زمانه، سبک و مدل تازه ای از کمدی هوادار پیدا نموده. نوعی از سریال که هم کمدی است و هم درام. قصه هایی که هم موقعیت های بامزه و خنده دار روایت می نمایند و هم لحظات غم بار و ناراحت نماینده. سرویس های پخش آنلاین فیلم و سریال و غول هایی مثل نتفلیکس روز به روز بیشتر سلیقه ما را شکل می دهند و عادت های سریال بینی مان را به شکل دلخواه خودشان در می آورند. حالا بیشتر دیدنگران جهان در پی سریال هایی هستند که بتوانند اپیزودهایشان را پشت سر هم و بدون وقفه ببینند و اصطلاحا بینج واچ نمایند. سیت کام ها با توجه به ساختار اپیزودیکشان و اینکه هر قسمت داستانی مجزا دارد و در همان قسمت به انتها می رسد، مناسب این سبک دیدن نیستند و برای همین پلتفرم های آنلاینی مثل نتفلیکس و آمازون و اپل ترجیح می دهند سراغ کمدی هایی بفرایند که قصه های سرراست تری دارند و هر قسمتشان دنباله منطقی قسمت قبلی است. در مراسم جوایز هم دیگر توجهی چندانی به سیت کام ها نمی نمایند و بخش مجزایی برای برترین سیت کام ندارند.
سیت کام های تلویزیونی نه تنها بیشترا کنار گذاشته شده اند، بلکه ساختار و ماهیتشان هم تا حدودی زیر سؤال رفته. سریال های تازه تری مثل وانداویژن (WandaVision) با نگاهی انتقادی سراغ سیت کام رفته اند و روی نقاط ضعف آن دست گذاشته اند تا ماهیت تصنعی و موقعیت ها و قصه های غیرواقعی شان بیشتر به چشم بیاید. این رویکرد تازه نسبت به کمدی و سیت کام، روزبه روز در سریال های بیشتری دیده می گردد و کهنه بودن سیت کام و ایده ها و سوژه هایش را بیشتر از قبل به مردم نشان می دهد.
سیت کام های بریتانیایی هم وضع و روز بهتری ندارند. دیگر خبری از سیل سیت کام های بی شمار نیست و آن هایی هم که ساخته می شوند، معمولا بدون سر و صدای خاصی به سرانجام می رسند یا کنسل می شوند. البته هیچ کدام از مسائلی که تا اینجا مطرح کردیم، نشان نمی دهند که مردم دیگر علاقه ای به دیدنی سیت کم ندارند. با اینکه پلتفرم های آنلاین بزرگ و غول های پخش آنلاین دیگر تمایلی به ساخت سیت کام ندارند، ولی هر سال رقم سنگینی را صرف خرید حق پخش سیت کام های معروف می نمایند. برای مثال نتفلیکس 500 میلیون دلار برای حق پخش ساینفلد (Seinfeld) پرداخت کرد، و از سوی دیگر اچ بی او مکس 425 میلیون دلار پرداخت کرد تا بتواند طی سال های آینده به پخش فرندز (Friends) روی پلتفرمش ادامه دهد.
سال 2018 و 2019، اعلام کردند فرندز پربیننده ترین سریالی است که در بریتانیا روی سرویس های پخش آنلاین دیده شده. از سوی دیگر همین یکی دو سال پیش، نسخه آمریکایی سریال آفیس (The Office) هم پربیننده ترین سریال در آمریکا شد. سیت کام های مشهور قدیمی همواره دیدنگران زیادی را سمت خودشان جلب نموده اند، ولی در این سال ها به نظر می رسد مخاطب های جوان تر هم به این سریال ها علاقه نشان داده اند. انگار سیت کام هایی که دهه 90 و 2000 پخش شده اند شبیه موسیقی راک کلاسیک عمل می نمایند. سیت کام هایی که نقطه اوج ژانر خودشان بوده اند و نسل های آینده مدام به آن ها رجوع می نمایند.
ولی با همه این ها، هنوز زود است که از سیت کام های نو قطع امید کنیم. همین الان پیروز ترین سریال های کمدی انگلیسی، با متر و معیارهای سنتی و همیشگی سیت کام ساخته می شوند؛ یک موقعیت و مکان معین و منحصربه فرد، گروهی بازیگر و شخصیت عجیب و غریب که هرکدام ویژگی های شاخص و تیپیکال خودش را دارد، و خط قصه هایی که در هر قسمت فرق دارد و در سرانجام همان قسمت به انتها می رسد. شوخی های این سیت کام ها هم مثل گذشته طراحی می شوند. موقعیت ها معمولا کارتونی اجرا می شوند و می فهمیم که هر دیالوگ عمدا جوری نوشته شده که بخندیم.
اگر هنوز هم سریال های کمدی به سبک و سیاق سیت کام ها ساخته می شوند و حس کهنگی و از مُد افتادگی نمی دهند، پس می توان نتیجه گرفت که سیت کام هنوز نمرده؟ شاید. اما نباید یک نکته اساسی را فراموش کنیم. تمام سیت کام های نوی که این سال ها ساخته شده و می شوند، با نگاهی به شرایط موجود جلو می فرایند و بخش های اساسی و مهم و ساختاری شان با سیت کام های قدیم فرق دارد. حالا در سیت کام ها هم تلفیق ژانری داریم و قصه هایش را جوری طراحی می نمایند که با سلیقه مخاطب امروزی هماهنگ باشد.
طی بیست سال گذشته سیت کام های پیروز کم نداشتیم. اما چرا حرف هایی مبنی بر مرگ سیت کام و از بین رفتن جایگاهش زده می گردد؟ احتمالا این قضیه به خاطر تغییر ماهیت و تعریف سیت کام است. سیت کام هایی که این سال ها ساخته و پخش شدند، شبیه چیزی نیستند که قبلا می دیدیم. آن جنس از سیت کام که در یک صحنه دکوری و جلوی مخاطب زنده ضبط می شد و صدای خنده داشت و موقعیت های کمدی اش واضح و رو و خیلی وقت ها اغراق شده بود، انگار به تاریخ پیوسته.
وقتی دیدنگران سراسر جهان با پدیده ای مجذوب کننده مثل سریال آفیس آشنا شدند، سلیقه شان به شکل دیگری در آمد. حالا با سریالی کمدی روبرو شده بودند که موقعیت هایش شبیه زندگی واقعی و روزمره بود و شخصیت هایش سعی نمی کردند عمدا بامزه باشند. خودشان بودند و دیدنگر به همین واقعی بودنشان می خندید. آفیس تحت تأثیر محبوبیت و فراگیر شدن ریلیتی شوها ساخته شد و علت پیروزیتش هم همین بود. حالا مخاطب با نوعی کمدی موقعیت آشنا می شد که خیلی زمینی و ملموس بود و حتی موقعیت و لوکیشن فیلمبرداری اش هم در جهت القای همین حس طراحی شده بود. به جای یک صحنه دکوری که شبیه تئاتر به نظر می رسید، با محیطی روبرو می شدند که شبیه محیط های واقعی دور و برشان بود. و به جای اینکه هر دو دقیقه صدای قهقهه ضبط شده دیدنگران حاضر در صحنه را بشنوند و یادشان بیاید که هیچ کدام اینها واقعی نیست، سریالی می دیدند که شبیه مستندهای تلویزیونی ساخته شده و در آن شخصیت ها از وجود دوربین باخبر هستند.
این قضیه روی جنس شوخی ها و موقعیت های کمدی هم تأثیرگذار بود. سیت کام هایی که قبلا ساخته می شدند، روی شوخی های لحظه ای و اغراق شده مانور می دادند و تمام سعیشان را می کردند که از دیدنگران حاضر در صحنه، قهقهه های بلند و تشویق های طولانی بگیرند. به خاطر همین سبک و جنس کمدی شان نتوانست تا عصر حاضر دوام بیاورد. وقتی سریال هایی مثل آفیس رگه هایی از واقعیت را به کمدی وارد کردند، حس و حالشان با سیت کام های گذشته متفاوت شد. حالا دیدنگرها به جای اینکه موقعیت هایی بیشترا مثبت و کارتونی ببینند، قصه هایی را دنبال می کردند که شبیه زندگی واقعی خودشان بود و در آن موقعیت های تلخ و تکان دهنده و حتی آزاردهنده هم به چشم می خورد.
نمی توان حکم قطعی داد و گفت که سیت کام های تلویزیونی به سرانجام رسیده اند و دیگر سبک مُرده ای است. این حجم از تغییر و تحول نشان می دهد که بخشی از آن هنوز زنده مانده و به حیات خودش در عصر ما ادامه می دهد. ولی اگر بخواهیم درباره سبک سنتی سیت کام ها حرف بزنیم و فقط آن را در نظر بگیریم، می توان گفت که آن جنس کمدی دیگر خریدار ندارد و دیدنگرهای امروزی توقع بیشتری دارند. اگر قرار باشد سیت کامی نو با همان فرمول ها ساخته گردد، شکست خواهد خورد و دیدنگر چندانی جذب نخواهد کرد. مخاطب ها ترجیح می دهند نسخه درجه یک و حد اعلای سیت کام سنتی یعنی فرندز را دیدن نمایند، به جای اینکه به دیدنی نسخه دستمالی شده ای بنشینند که هیچ حرف تازه ای ندارد.
منبع: The Guardian
منبع: دیجیکالا مگ